برآورد منطقه ای تبخیرتعرق در مدیریت آبیاری، اصلاح الگوی کشت و پیش بینی عملکرد حائز اهمیت است. . مسئله بنیادی در این پژوهش امکان سنجی کاربرد داده های حاصل از مدل GLEAM جهت برآورد تبخیرتعرق, واقعی در شمال حوضه کرخه می باشد. مدل جهانی تبخیرتعرق سطح خشکی آمستردام (GLEAM) اجزای مختلف تبخیرتعرق (شامل تعرق، برگاب، تبخیر از سطح خاک خشک، تصعید برف و تبخیر از سطح آزاد آب) را بر اساس مشاهدات ماهواره ای، تخمین می زند. در این پژوهش، خروجی مدل GLEAM با روش بیلان آب (با فرض آب بند بودن حوضه)، در ایستگاه های منتخب حوضه کرخه مقایسه شده و ضریب همبستگی آن ها بدست آمد. شاخص های آماری R2، RMSE، MAE و RD مابین مقادیر تبخیرتعرق اخذ شده از پایگاه داده هایGLEAM و روش بیلان برای ایستگاه های، آران غرب، پیرسلمان، نظرآباد، پل-چهر، پای پل، پل دختر، تنگ سازبن و پل کشکان تعیین شد. شاخص آماریR2 برای ایستگاه های مذکور، به ترتیب، 66/0، 62/0، 77/0، 84/0، 59/0، 39/0، 56/0 و 66/0 تعیین شد که بهترین همبستگی مربوط به پل چهر است. به همین ترتیب شاخص آماری ریشه مربعات مجذور خطا (RMSE)، به ترتیب 7/0، 62/0، 74/0، 25/0، 45/0، 97/0، 73/0 و 51/0 به دست آمد. متناظرا مقادیرشاخص آماری MAE نیز، 52/0، 43/0، 58/0، 18/0، 30/0، 71/0، 53/0 و36/0 محاسبه شد. همچنین شاخص انحراف نسبی (RD) مقادیر حاصل از روش بیلان آب و داده های مدل GLEAMبه ترتیب: 21-، 73/3-، 96/4-، 19/4-، 61/19-، 39/2-، 64/3-و 18/25-می باشد. در تمامی شاخص های آماری فوق، بهترین تطابق، مربوط به زیرحوضه پل چهر می باشد. یافته های این پژوهش مؤید آن است که خروجی های مدل GLEAM که عمدتاً مبتنی بر داده های ماهواره ای است، برای حوضه کرخه قابل استفاده بوده و می تواند در صورت فقدان یا کمبود داده های مشاهده ای جایگزین برآوردهای حاصل از روش های تجربی و مرسوم گردد.